پايان مختار(2):مختار روزچهاردهم رمضان سال شصت ويک هجرى به همراه شانزده نفر به ميدان رفت وبقيه يارانش گفتند تسليم مى شويم.اوباضربه چندين تير به شهادت رسيد وهنگام شهادت خود را به محراب مسجد کوفه رساند.دونفر سر او را جداکردند وپيش مصعب بردند ومصعب دستور داد دست راست مختار را قطع کنند ور دروازه ى قصر آويزاه کنند سپس دستوردادسر اورادر حياط مسجد آويزان کنند وتمام يارانش راسر بزنند.اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له على ذلك
پايان مختار(1):زمانى که لشکر احمر بن شميط شکست خورد وخودش کشته شد مختار نامه اى به ابراهيم ابن مالک اشتر نوشت واز اوخواست که به کمکش بيايد.اماابراهيم کارى انجام نداد.لشکريان پسر زبير آب رابر قصر مختار بستند.چند روز بعد مختار که در تنگنا قرار گرفته بود يارانش راجمع کرد وخطبه اى خواند.مختار معتقد بود که بايد بجنگند ولى عده اى ازياران او گفتند:بايد چند روز ديگر بمانيم دشمن نا اميد مى شود وعقب نشينى مى کند.ولى پسر زبي وقتى ديد مختار به ميدان نمى آيد گفت با منجنيق قصر مختار را بکوبيد...
مختاروامام حسن(ع):بعضى ها مى گويند زمانى که امام حسن به مدائن آمد مختار به عمويش پيشنهاد کرد که امام را تحويل معاويه بدهد وپاداش دريافت کند.ولى همانطور که در فيلم مختارديديم اواين کار را نکرد وبه اهل بيت وفادار بود.چطور کسى که اهل بيت از اوتعريف کرده اند به آن ها خيانت مى کند؟چطورکسى که در محضر بنى هاشم تربيت يافته به آن ها خيانت مى کند؟
مختار درکلام بزر گان ودانشمندان:علامه حلی: مختار، مورد تأیید امام و اهانت به او مورد نهی امام است علامه امینی:مختار، از مردان دینی، با اخلاص، مورد قبول اهل بیت و منزه از نسبتهای ناروا مختار از ابتدا از مردان دینى و مخلص بود و نهضت او هم براى اقامه عدل و ریشه کن شدنظلم به وقوع پیوست، او از مذهب کیسانى به دور بوده و ازهرآنچه را به او نسبت داده اند، منزه است.علامه مامقانی: مختار، امامی و معتقد به ولایت است.ابن داود حلی: مختار، منزه از طعن و نسبت ها و مورد تمجید امام معصوم است.
مختار و اهل بيت:مختار از زمان کودکى بااهل بيت(ع)ارتباط داشت ونزد آن ها تربيت شد.اوباپدرش زمان عمر به مدينه منتقل شدوبعد پدرش به عراق رفت ودر يوم الجسر به شهادت رسيدومختار در مدينه ماند ورابطه اش با بنى هاشم زيادشد.مختار علوم بسيارى رااز بنى هاشم کسب کرد وماننديک عالم بزرگ شيعه شد.امام باقر(ع) مى فرمود:مختار شبانه ازفاطمه دختر امام على(ع)حديث مى آموخت.اين ارتباط با بنى هاشم ادامه يافت تا اين که علم وادب آموخت وبعد از صلح امام حسن ومعاويه از کوفه به مدينه رفت ودرجلسات محمد حنفيه شرکت مى کرد وحديث مى آموخت.
فصاحت وبلاغت مختار:مختاردر قدرت بيان ونيکو ادا کردن آنچه که درذهن داشت معروف بود.او از اين طريق ياران بسيارى دور خودش جمع کرد ودولت مبارک خود را تشکيل داد.شيخ جعفر ابن محمد نما مى گفت:مختارداراى قدرت بيان روشن ومحکم و انسانى با معلومات بود.اگر چيزى مى نوشت به سجع وقافيه واگر سخن مى گفت بافصاحت تمام بود.دکتر على حزبوطلى هم مى گفت:مختاراحساسات شنوندگان خود رابر مى انگيخت وآن ها را به گريه مى انداخت وحس غيرتشان را به جوش مى آورد وبه مبارزه تشويق مى کرد.
وضعيت مختار:مختاردرمجموع باچهار زن ازدواج کرد:ام سلمه دخترعبدا. . .بن عمرخطاب,ام ثابت دخترسمرة بن جندب,عمره دخترنعمان بن بشير,ام زيدالصغرى دخترسعيدبن عمرو بن نفيل.وپسران او:جبر,ابااميه,حکم,اسحاق ومحمدونسل اودرکوفه فراوان بودند.پدرش ازسرداران سپاه ومادرش اززنان برجسته علمى بودند.عمويش نيزازشيعيان شجاع عالم ومخلص بودکه اميرالمومنين(ع)اوراحاکم کوفه قرادداد.اويک روستاى کامل به نام لفقابراى خودداشت.قربانى کردن هزارشتردرمکه بيانگرثروت مختار بود.بااين اوصاف مختارفردى سخاوتمندوازشيعيان برجسته عرب بود.ادامه دارد...
صفحه قبل 1 صفحه بعد